خورشید هدایت

باسپاهی از شهیدان خواهد آمد....

خورشید هدایت

باسپاهی از شهیدان خواهد آمد....

از احیای سنت های مهدوی فراموش شده تا حساس کردن مردم درباره ظهور به همت انقلاب


پیش از انقلاب در منبر مساجد امکان بحث پیرامون مبانی ناب اسلامی وجود نداشت اما پس از انقلاب اسلامی فضای باز رسانه‌ای ایجاد شده است به حدی که برخی در سخنرانی‌های خود شبهات متعددی را مطرح کرده و به آنها پاسخ می دهند.
بازدید : 989

لبیک یا مهدی
انقلاب اسلامی ایران با هدف زمینه‌سازی ظهور امام زمان (عج) پای به عرصه حیات گذاشت و در طول حیات 40 ساله خود تلاش کرد تا به این هدف با برنامه‌ها و راهکارهای متنوع جامه عمل بپوشاند از آموزش و تبلیغ و ترویج گرفته تا پژوهش های راهبردی و نیز برگزاری جشنواره ها، همایش ها، کنفرانس ها و نیز استفاده از ظرفیت آموزش و پرورش، آموزش عالی و نیز رسانه ملی ... اگرچه به زعم صاحبنظران هنوز تا رسیدن به جامعه منتظر و زمینه ساز فاصله بسیار است اما نمی توان از آنچه در طول ۴۰ سال عمر انقلاب درباره باور مهدویت انجام شده چشم پوشید به ویژه آنکه مردم به عنوان مخاطبان این طرح ها و برنامه ها به این اثرگذاری متعرف هستند.

از این رو، نظر برخی از آنها از اقشار مختلف را درباره برکات انقلاب در آشنایی و انس مردم و جامعه با امام عصر(عج) جویا شده ایم که در ذیل می آید:

با کتاب های درسی با امام زمان(عج) آشنا شدم

«شیما پورانیان» درباره آشنایی و میزان اطلاعاتش از مهدویت، اظهار کرد: پیرامون موضوع مهدویت و انتظار امام زمان (عج) در کتب درسی و همچنین برنامه‌های تلویزیونی اطلاعاتی کسب کرده‌ام و مطالعات محدودی نیز خود در این باره داشته‌ام.

این وکیل پایه یک دادگستری در ارزیابی برنامه‌های نظام جمهوری اسلامی در راستای ترویج و تبلیغ آموزه‌های مهدوی، گفت: با توجه به اینکه یکی از اهداف انقلاب زمینه‌سازی ظهور بوده باوجود کم و کاستی‌ها قطعاً کارهای خوبی هم در رابطه با ترویج فرهنگ انتظار صورت گرفته ازجمله تولید و پخش برنامه‌های تلویزیونی، گفت‌وگوها، نشست‌های علمی در دانشگاه‌ها و جشن‌هایی که قبل از انقلاب امکان برگزاری آن‌ها نبوده است.

پورانیان بیان کرد: این‌ها همه به برکت انقلاب اسلامی است و من شخصا با برنامه‌های تلویزیونی که عصرهای جمعه در رابطه با حضرت صاحب‌الزمان (عج) پخش می‌شود، حال خوبی پیدا می‌کنم.

زمینه‌سازی برای ظهور نیازمند آگاهی دادن به مردم است

«حجت‌الاسلام قاسمی» نیز پیرامون دستاوردهای مهدوی انقلاب اسلامی در حوزه تبلیغ و آموزش، اظهار کرد: انقلاب اسلامی الحمدالله بستر بحث و فعالیت در حوزه مهدویت را ایجاد کرد، انقلاب در ابتدای شکل‌گیری خود حرف از زمینه‌سازی ظهور زد و یکی از اصول اصلی اسلام ناب را احیا کرد.

امام جماعت یکی از مساجد تهران افزود: پیش از انقلاب در منبر مساجد امکان بحث پیرامون مبانی ناب اسلامی وجود نداشت اما پس از انقلاب اسلامی فضای باز رسانه‌ای ایجاد شده است به حدی که برخی در سخنرانی‌های خود شبهات متعددی را مطرح می‌کنند که نشان از فضای باز و آزادی بیان دارد البته این شبهان توسط مراجع علمی کشور پاسخگویی می‌شود.

حجت الاسلام قاسمی تصریح کرد: پس از انقلاب اسلامی پرداختن به مهدویت در حوزه‌های علمیه کشور گسترش یافت و امروز مبلغان مهدوی فراوانی در کشور فعال هستند. اطلاع دارم در ایام مناسبتی و ویژه سال این مبلغان در نقاط مختلف کشور حضور پیدا می‌کنند و به ترویج و تبلیغ مهدویت می‌پردازند.

وی خاطرنشان کرد: زمینه‌سازی ظهور امام زمان (عج) نیازمند آگاهی دادن به مردم است یعنی باید مردم بدانند که آینده‌ای روشن در سایه پیاده‌سازی اسلام ناب پیش روی آنان است تا منتظر واقعی آن باشند البته باید رویکردها و برنامه‌های آن دولت کریمه نیز برای مردم بیان شود تا الگو و چراغ راه عمل آنان در این دوران غیبت باشد.

افزایش آگاهی‌های مردم زمینه ساز ظهور است

«رضا احدی» نیز در پاسخ به این سؤال که چقدر آموزش ها درباره مهدویت را مناسب و اثرگذار می داند، گفت: یکی از زمینه‌سازی‌ها برای ظهور امام زمان (عج) افزایش آگاهی مردم است زیرا در این صورت مطالبه و دعای آنان نیز برای تعجیل در ظهور افزایش خواهد یافت.

این فعال فضای مجازی اضافه کرد: پایین بودن سطح آگاهی و اطلاعات مردم موجب گسترش جریان‌های انحرافی می‌شود که در این زمینه انقلاب اسلامی با طرح مطالب آموزشی در کتب درسی، تولید برنامه‌های تلویزیونی و چاپ کتب اقدامات خوبی داشته است.

احدی در پاسخ به این سؤال که آیا اقدامات انقلاب اسلامی در پاسخ به تلاش‌های رسانه‌ای دشمن جهت انحراف اذهان پیرامون اصل ناب انتظار کافی بوده است، تاکید کرد: شخصاً فیلم‌های سینمایی هالیوود را دنبال می‌کنم غربی‌ها در این قالب به نشر و ترویج برداشت خود و یا بهتر بگویم، آخرالزمان موردپسند خود می‌پردازند و تلاش دارند که ما آخرالزمان را آن‌گونه که آنان می‌خواهند، بشناسیم، پاتک متقابل در برابر این فعالیت غربی‌ها متأسفانه در کشور وجود ندارد، چاپ کتاب، برنامه تلویزیونیِ سخنران محور و ... پاسخ کافی و قاطع نیست، باید از هنرهای روز و رسانه‌های نوین استفاده کرد.

انقلاب اسلامی آیین های مهدویت را احیاء کرد

«رعنا زاهدی» هم درباره سطح و کیفیت فعالیت‌های آموزشی و تبلیغی که به برکت انقلاب اسلامی درباره  مهدویت انجام می شود، گفت: انقلاب اسلامی برخی مناسبات و برنامه‌های مهدوی را که در گذشته و زمان پهلوی شاید بروز و ظهور نداشت و یا به‌طور کل ممنوع بود، احیا کرد، از این قبیل می‌توان به برگزاری مراسم دعای ندبه در روزهای جمعه، احیای جشن های نیمه شعبان، نهم ربیع الاول و ... اشاره کرد.

این دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی اضافه کرد: انقلاب اسلامی حتی خرافه پیرامون 9 ربیع‌الاول را به جشن امامت امام زمان (عج) تبدیل کرد تا مانع از انحراف و تفرقه مسلمانان شود و به‌نوعی تأکیدی بر مؤلفه‌های وحدت آمیز هم باشد.
زاهدی تاکید کرد: در قالب برگزاری این برنامه‌ها سخنرانان به ترویج مباحث مهدوی می‌پردازند که برای آگاهی بخشی به مردم بسیار تأثیرگذار است، امروز کمتر کسی وجود دارد که نداند در آخرالزمان و در عصر غیبت امام زمان (عج) قرار داریم اما متأسفانه بسیاری از وظایف خود در این عصر بی‌خبر هستند.

این دانشجوی رشته معارف اسلامی در ادامه بیان کرد: البته در ترویج فرهنگ انتظار کم‌کاری هایی وجود دارد، به عبارت دیگر، انقلاب اصل انتظار را به‌خوبی نشر داده است اما فرهنگ آن‌که باید در زندگی و شیوه رفتاری مردم اثرگذار باشد، کمرنگ است، بسیاری از مردم  نمی‌دانند با چه روش‌هایی می‌توانند زمینه‌ساز ظهور باشند.
وی یادآور شد: بسیاری از اقدامات ما متأسفانه عامل تأخیر در ظهور است لذا باید این جزییات هم در برنامه آموزشی و ترویجی انقلاب اسلامی قرار گیرد.

بررسی ماجرای غدیر از منظر مهدویت


حضرت زهرا(س)در روایتی پذیرش امامتِ علی(ع) را مساوی با جاری شدن نعمات خاص الهی معرفی کردند که امت به دلیل ضعف رفتاری از این نعمات محروم شدند تا دوباره با گذر از مسیری دشوار در دوران ظهور امام زمان(عج) به آن نعمات برسند.


بررسی ماجرای غدیر از منظر مهدویت

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا

روز غدیر خم که پیامبر گرامی اسلام(ص) به دستور خداوند متعال ولایت امیرالمؤمنین(ع) اقامه کرد، مسیر بشریت نیز به سوی فلاح و رستگاری و رسیدن به سرزمین آرمانی ظهور و حکومت حقه الهی هموار شد؛ همان حکومت و سرزمینی که خداوند متعال توسط امام و خلیفه‌اش یعنی حضرت مهدی(عج) و از مسیر صراط علوی که همان صراط مستقیم است، برپا می‌کند؛ لذا رسول گرامی اسلام(ص) بارها در خطبه خود اشارات متعددی نسبت به «صراط» بودن علی(ع) و نیز حضرت مهدی(عج) داشتند در آن فرازهایی که فرمودند: «أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیٌ مِنْ بَعْدی؛ «هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است» و نیز در فرازی دیگر فرمود  «مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند» لذا اگر از منظر مهدویت به غدیر نگاه نشود، ظلم بزرگی به اجر رسالت پیامبر(ص) صورت گرفته است.

مهدویت یکی از ابلاغ‌های پیامبر(ص) در روز غدیر بود
از این منظر می‌توان شدت تأکید خداوند بر ابلاغ کردن پیام غدیر به پیامبر(ص) را تا حدودی درک کرد، آنجا که خداوند فرمود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرسانده‌ای» و یکی از ابلاغات پیامبر گرامی اسلام(ص) اتصال جریان غدیر به مهدویت بود آنجا که فرمود: «أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی؛ أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ؛ أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ؛ أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها؛ أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها؛ أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاِوْلِیاءِالله...؛ همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود؛ هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران؛ هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده آنها؛ هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان؛ هشدار! که او خونخواه تمام اولیای خداست».

اتصال غدیر به مهدویت در دعای ندبه
ما این رفتار را حتی در دعای ندبه از امام صادق(ع) می‌خوانیم؛ حضرت وقتی سیر جریانات مختلف بشری را نقل می‌کنند، به ماجرای غدیر که می‌رسند، می‌فرمایند: «فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیَّامُهُ أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیا إِذْ کَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ ... ؛ آنگاه که روزگار آن حضرت(پیامبر(ص)) سپرى شد، نماینده‌اش على بن ابیطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را، براى راهنمایى برگماشت، چرا که او بیم دهنده، و براى هر قومى راهنما بود، پس درحالی که انبوهى از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس على سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که على را دوست دارد، و دشمن بدار کسى را که دشمن على است» سپس مسیر غدیر را به سوی مهدویت ادامه می‌دهند و در فرازهایی می‌فرمایند «أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتِی لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیَةِ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ ... أَیْنَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ ] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؛ کجاست آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالى نشود، کجاست آن مهیّا گشته براى ریشه کن کردن ستمکاران، کجاست آن که برای راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند؛ کجاست طالب خون مقتول کربلا».

در واقع همان طور که مطرح شد، قرار بر این بود که با «اکمال دین» و «اتمام نعمت» توسط خداوند متعال، بشریت در وفور نعمت و در نهایت عافیت و امنیت و شادی و نیز از مسیر صراط علوی به سوی حکومت امام زمان(عج) حرکت کند؛‌ حضرت زهرا(س) در روایتی با اشاره به این حقیقت، فرمود: «به خدا سوگند، اگر حقّ «یعنی خلافت و امامت» را به اهلش سپرده بودند و از عترت پیامبر(ص) پیروی و متابعت کرده بودند، حتی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمی‌کردند و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکی پس از دیگری منتقل می‌شد تا در نهایت «قائم» ما که نهمین فرزند حسین است، قیام می‌کرد.» (کفایةالاثر، ص199)

رفتار منفی امت، نعمات ویژه را تا عصر ظهور تعویق انداخت
در هر صورت این ماجرا با رفتار منفی امت پیامبر(ص) سال‌ها به تعویق افتاد تا بشریت با گذر از مقاطع حساس آخرالزمان به سرزمین ظهور برسد تا از نعمات ویژه‌ای که خداوند در ماجرای غدیر جاری کرد و به دلیل رفتار منفی در قبال ابلاغ پیامبر(ص) محروم شدند، در آن سرزمین آرمانی بهره‌مند شود؛ از این منظر وقتی نعمات پس از ظهور امام زمان(عج) را مطالعه می‌کنیم، شدت محبت خدا در روز غدیر برایمان آشکار می‌شود؛ کامل شدن عقل‌ها، وفور بارش‌ها و میوه‌ها، درختانی با میوه‌های چهارفصل، جاری شدن چشمه‌های از شیر و عسل، حضور ملائک و ... بخش کوچکی از نعمات دوران پس از ظهور است که در روایات از آن یاده کرده‌اند.

حال بجاست این بخش از خطبه حضرت زهرا(س) که در بستر شهادت به زنان مهاجر و انصار فرمودند را مرور کنیم؛ حضرت فرمودند: «به خدا سوگند اگر دست باز مى‏داشتند و زمام خلافت را که پیغمبر خدا(ص) به دست او(علی) نهاده بود از وى باز پس نمى‏گرفتند، و در اختیارش باقى‏ مى‏گذاشتند، کاروان (ره گم کرده) بشریّت را با کمال آرامش با سیرى ملایم به سوى سعادت و حقّ رهبرى مى‏کرد، بى‏آنکه به واسطه کشیدن افسار، سواره زخمى شود، و سوار بر آن نیز به واسطه جنبش‌هاى ناشى از حرکت بى‏رویّه آن در شکنجه و ناراحتى بیفتد، تا ایشان را به سرچشمه جوى زلال و گواراى آب حیات برساند، جویبارى که آبى پاک دو سمت آن موج مى‏زد و اطراف و جوانب آن پاکیزه بود و آنان را سیراب مى‏کرد، سیر و سیراب از آن جاى باز مى‏گرداند، در حالى که خودش از آن بهره‏اى نمى‏برد، مگر با جامى کوچک که تشنه‏اى تشنگى خود را رفع کند و اندکى غذا که گرسنه رفع گرسنگى خود بدان کند و کوچک‌ترین بهره‏اى به نفع خویش نمی‌برد، و آن زمان بود که درهاى برکات از زمین و آسمان به روى مردم گشوده مى‏شد؛  لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ(اعراف/96).» (معانی‌الاخبار، ص354)

استقرار امنیت در دوران ظهور امام زمان(عج)
همان طور که در دو فراز از کلام حضرت زهرا(س) خواندیم، ایشان پذیرش ولایت و امامت علی(ع) را مساوی با جاری شدن نعمات ویژه الهی معرفی کردند که امت به دلیل ضعف رفتاری از این نعمات باز داشته شدند تا با طی مسیری دشوار، دوباره در دوران ظهور امام زمان(عج) به آن نعمات برسد و مسیر رشد خود به سوی خداوند را در عافیت و امنیت و به دور از شیطان و ایادی او طی کنند و شاید بتوان گفت این آیه مهدوی در آن زمان جایگاه پیدا می‌کند: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئا؛ خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نکنند»

مهدویت از منظر مقام معظم رهبری



مهدویت از منظر مقام معظم رهبری

اسحاق سلطانی

دیدبان: در این نوشته بنا داریم تا از خلال مباحث رهبری در باب انتظار، مهدویت و جامعه مهدوی به مباحثی همچون ضرورت بحث مهدویت، ویژگی های جامعه مهدوی و آسیب هایی که در کمین آن می باشد و رابطه انقلاب اسلامی با بحث مهدویت بپردازیم.

جایگاه و ضرورت مهدویت

رهبری مسئله ی مهدویت را یکی از اصول معارف دینی به حساب می آورند و تحقق آن را در راستای تمامی تلاش هایی که از ابتدای خلقت تا کنون توسط انبیاء الهی صورت گرفته تا بنای توحید را در زمین استقرار نمایند، معرفی می کنند.

«همین قدر باید عرض کنیم که مسئله‌ی مهدویت در شمار چند مسئله‌ی اصلی در چرخه و حلقه‌ی معارف عالیه‌ی دینی است؛ مثل مسئله‌ی نبوت مثلاً، اهمیت مسئله‌ی مهدویت را در این حد باید دانست. چرا؟ چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همه‌ی انبیاء، همه‌ی بعثت ها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداخته‌ی بر اساس عدالت و با استفاده‌ی از همه‌ی ظرفیتهائی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده» (بیانات در 18/4/1390)

«جامعه مهدوی یعنی آن دنیایی که امام زمان می آید تا آن را بسازد، همان جامعه ای است که همه پیامبران برای تامین آن در عالم ظهور کردند. یعنی همه پیامبران مقدمه بودند. .... انبیای الهی از آغاز تاریخ بشریت یکی پس از دیگری آمدند تا جامعه را و بشریت را قدم به قدم به آن جامعه آرمانی و آن هدف نهایی نزدیک کنند ....  ولی عصر(عج) میراث بر همه پیامبران الهی است که می آید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه الهی بر می دارد.»(انسان 250 ساله، ص338)

 از نکات دیگری که اهمیت این بحث را آشکار می کند اینکه اساس مهدویت به اشکال گوناگون در تمامی ادیان الهی و مذاهب اسلامی وجود دارد. ولی آنچه در میان شیعیان ذکر می گردد یک بنای حقیقی و منطقی و بر اساس داده های فراوان تاریخی و روایی – چه از شیعه و چه سنی- می باشد.

«اصلِ امید به یک آینده‌ی روشن برای بشریت و ظهور یک موعود، یک منجی، یک دست عدالت‌گستر در سرتاسر جهان، تقریباً مورد اتفاق همه‌ی ادیانی است که در عالم سراغ داریم. غیر از حالا دین اسلام و مسیحیت و یهودیت، حتّی ادیان هند، بودائی و ادیانی که نامی از آنها هم در ذهن اکثر مردم دنیا نیست، در تعلیمات خود یک چنین آینده‌ای را بشارت داده‌اند. این در واقع امید بخشیدن به همه‌ی انسانها در طول تاریخ است و پاسخگوئی به نیاز انسانها به این امید، که حقیقتی هم با آن بیان شده است.»(بیانات در 27/5/1387)

مهدویت" در فرهنگ شیعی

10 کتاب درباره صاحب الزمان (ع)

"مهدویت" در فرهنگ شیعی

در این گزارش با 10 کتاب در باب مسائل اصلی "مهدویت" آشنا می‌شویم.

او خواهد آمد

 مسئله "مهدویت" از دیرباز مورد توجه متفکران ایرانی بوده است. پاسخ به شبهات و ارائه دلایل متقن برای رفع ابهام از ابعاد مختلف موضوع مهدویت، اعتقاد به وجود مهدی موعود و امام زنده غایب به مثابه یک عقیده اسلامی، حکومت جهانی و عدل امام زمان (ع) و بسیاری از مسائل دیگر از بن مایه‌های اصلی موضوع "مهدویت" است. در اینجا با 10 کتاب در باب مسائل مزبور آشنا می‌شویم:

گفتمان مهدویت

پاسخ به شبهات و ارائه دلایل متقن برای رفع ابهام از ابعاد مختلف موضوع مهدویت، همواره یکی از کارهای مهمی بوده است که علمای بزرگ شیعه در برهه‌های مختلف تاریخی به آن اقدام کرده اند که ضمن پاسخ گویی به سؤالات و شبهات موجود، به مسئولیت خطیر خود نیز به نحو احسن عمل کرده اند.

کتاب "گفتمان مهدویت" اثر آیت ا... صافی گلپایگانی، تلاش بسیار ارزنده ای است که در آن به سؤالاتی در زمینه سه محور تشیّع، امامت و مهدویت در حدّ ضرورت و با استناد به آیات و روایات و براهین علمی و عقلی پاسخ داده می‌شود. عمده ترین بخش این کتاب بخش "مهدویت" است که در آن موضوعات مختلفی به صورت پرسش و پاسخ مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.

دادگستر جهان

این کتاب اثر آیت ا... ابراهیم امینی است که به شیوه مناظره به نگارش درآمده است. او در علت تألیف این کتاب می‌نویسد: اعتقاد به وجود مهدی موعود و امام زنده غایب یک عقیده اسلامی است... عقیده‌ای که به وسیله اخبار متواتر و قطعی الصدور به اثبات رسیده و قابل تشکیک نیست، ولی بسیاری از مسائل مربوط به آن نیاز به تحقیق و بررسی دارد، از قبیل طول عمر، غیبت طولانی، علت غیبت و...

در این باره اشکالات زیادی از سوی مخالفان به صورت کتبی و شفاهی در بین قشر جوان و تحصیل کرده القا می‌شد که نیاز به پاسخ گویی داشت.

در بخش های مختلف کتاب مباحثی از جمله آغاز عقیده به مهدی، مهدی در ادیان، فلسفه غیبت، علائم ظهور، جهان در عصر مهدی و... مورد بحث و بررسی قرار می گیرد که مجموعه مطالب در سیصد و چهل صفحه تنظیم و منتشر شده است.

حکومت جهانی مهدی(ع)

این کتاب، اثر حضرت آیت الله مکارم شیرازی است. ایشان در این کتاب به سؤالات مطرح شده در زمینه حکومت امام مهدی(ع) اشاره ای داشته، سپس سعی می نماید تا به دور از هرگونه تعصب و گرایش های افراطی و پیش داوریهای غیرمنطقی به پرسش های مطرح، پاسخ مناسب ارائه نماید. نویسنده مجموعه مطالب خود را در دو بخش روش حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) و راه پیروزی امام عصر(ع) ارائه کرده است و در طی این دو بخش به شبهات و سؤالات موجود پاسخ می دهد، از جمله این که چرا آینده جهان روشن است؟ چرا انسان با وجود بدبختی ها و مشکلات بسیار باز به آینده امیدوار است؟ و نیز قسمت پایانی کتاب را به بحث از مدعیان دروغین مهدویت اختصاص داده است.

نگاهی تحلیلی به زندگانی حضرت مهدی(ع)

این اثر را دبیرخانه دایمی اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی(ع) منتشر ساخته است. در مقدمه کتاب و در معرفی این اثر آمده است:

کتابی که از نظر شما خوانندگان گرامی می گذرد، مجموعه ای است درباره معارف اسلامی و بحث‌های اعتقادی مربوط به مهدویت که در عین مختصر بودن از جامعیت نسبی نیز برخوردار است. در این کتاب، مباحث مختلفی از جمله آثار اخلاقی انتظار، فواید و نقش سازنده انتظار از بعد اجتماعی، ویژگی های حضرت ولی عصر(ع)، ابعاد و ویژگی های حکومت جهانی، شبهات مربوط به مادر حضرت مهدی(ع)، شواهد ولادت حضرت مهدی(ع(، حکمت و دلایل غیبت در طی صد و هفتاد و پنج صفحه تنظیم و ارائه شده است.

ظهور نور

این کتاب ترجمه "الشّموس المضیئة فی الغیبة و الظهور و الرجعة" نوشته علی سعادت پرور است که آن را سیدمحمدجواد وزیر فرد با قلمی روان و شیوا ترجمه نموده اند. همان گونه که مؤلف در مقدمه می نویسد: در این کتاب با تکیه بر آیات قرآن و روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) درباره زندگانی حضرت قائم(ع) و وقایع مربوط به آن توضیحاتی ارائه می شود.

مؤلف مجموعه مباحث را در ضمن چهارباب که هر باب مشتمل بر چند فصل است، در طی دویست و نود و سه صفحه به شرح ذیل تنظیم و ارائه نموده است.

باب اوّل: مسائل مربوط به قبل از غیبت صغر

باب دوم: روایات دوره غیبت صغرا و کبر

باب سوم: وقایع زمان ظهور تا رجعت

باب چهارم: رجعت

سیمای آفتاب

مؤلف این کتاب دکتر حبیب اللهی طاهری است، وی در معرفی این اثر در مقدمه می نویسد در این کتاب کوشش شده است که مسایل مربوط به وجود نازنین امام زمان(عج) با سبکی خاص و شیوه ای نوین و تا حدودی با موشکافی های دقیق و گاه با طرح سؤال و جواب به گونه ای که شبهه ای باقی نماند، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. مجموعه مطالب کتاب در بخش کلی در قالب سی و پنج درس که هر یک به منزله یک فصل جداگانه ای هستند، در پانصد و چهل و سه صفحه به شرح ذیل تنظیم و طبقه بندی شده است. بخش اوّل امامت عامه، که در این قسمت مباحثی چون لزوم شناخت امام، نیاز جامعه به وجود امام و شرایط و اوصاف امام ما عصمت امام و نصب امام و اعتقاد به دوازده امام ارائه می شود.

بخش دوم: امامت خاصه که در این بخش عناوینی چون مصلح کل، مهدویت در اسلام، کلمات معصومین و حضرت مهدی، اوصاف حضرت مهدی، نسب حضرت مهدی، ولادت حضرت مهدی، غیبت و فلسفه آن، دلایل ولایت فقیه، وظایف شیعیان در زمان غیبت و انتظار فرج، نشانه های ظهور، حکومت واحد جهانی، رحلت و... به چشم می خورد.

صحیفة المهدی(ع)

مؤلف این کتاب آقای جواد قیّومی اصفهانی است؛ وی با استناد به منابع و مأخذ روایی معتبر، مجموعه ای از دعاها و زیارات و کلماتی را که به امام عصر(ع) منتسب است، جمع آوری کرده و پس از تنظیم آنها مقدمه ای بر آن افزوده است. این کتاب ارزشمند در سیصد و نود صفحه و یک مقدمه و چهار فصل کلی به شرح ذیل چاپ و منتشر شده است.

در مقدمه موضوعاتی مانند ولادت، امامت، غیبت امام زمان(ع) و وظیفه منتظران و... مورد بحث و بررسی قرار می گیرد؛ در فصل اوّل که عمده ترین بخش کتاب حاضر است، مجموعه ای از نیایش ها و ادعیه آن حضرت در طی ده بخش ارائه می گردد؛ در فصل دوم گزیده ای از پیام ها و سخنان آن حضرت به چشم می خورد، فصل سوم به اشعاری در زمینه مدح و منقبت امام مهدی(ع) اختصاص دارد و بخش چهارم نیز که قسمت پایانی کتاب است به فهرستهای مختلف و منابع و مأخذ مطالب کتاب اختصاص داده شده است.

آشنایی با امام زمان(ع)

این کتاب ترجمه بخش سوم کتاب ارزشمند "اعیان الشیعه" از علامه بزرگوار سیّد محسن جبل عاملی است. این کتاب در هفت فصل به شرح ذیل تدوین شده است: فصل اوّل زندگی نامه حضرت مهدی(ع) و نیز ویژگی های جسمانی و خلق و خوی و سیره عملی آن حضرت مورد بررسی قرار می گیرد؛ در فصل دوم به مسأله غیبت و وقایع دوران غیبت صغرا و معرفی نایبان خاص امام(ع) پرداخته می شود؛ در فصل سوم، شباهت های مختلف امام زمان(ع) به پیامبران الهی مورد اشاره قرار می گیرد؛ در فصل چهارم با استناد به براهین عقلی و نقلی مسأله امامت و زنده بودن و قیام حضرت مهدی(ع) به اثبات می رسد؛ در فصل پنجم چند حکایت از حکایات تشرّف یافتگان به محضر امام عصر(ع) ذکر می شود؛ و در فصل ششم بخشی از نشانه ها و علامت های ظهور مورد اشاره قرار می گیرد؛ و بخش پایانی کتاب که با عنوان "در کرانه ظهور" ارائه می شود، مسائلی مانند روز ظهور، مکان ظهور و مدت حکومت و ویژگی های جهان در عصر ظهور و... مورد بررسی قرار می گیرد.

خورشید مغرب

این کتاب سال‌ها پیش توسط استاد محمدرضا حکیمی با هدف تبیین ابعاد مختلف معارف مهدویت تألیف شده است. نویسنده با قلمی روان و شیوا و نیز استدلال های محکم و معتبر به شبهات و سؤالاتی که از طرف افراد مختلف، از جمله علمای مذاهب گوناگون مطرح شده است، مطالبی بیان می کند، از جمله مباحثی که در این اثر به صورت نسبتا مبسوط به آنها پرداخته شده است؛ عبارت است از مسأله تولد امام مهدی(ع) از طریق بررسی اقوال مختلف، شرایط دوران ولادت و کسانی که موفق به دیدار آن حضرت در روزهای نخستین تولد شدند و... تبیین سیرت و شمایل حضرت مهدی(ع) آن گونه که در روایات شیعه و سنی وارد شده است یا امام مهدی(ع) در کتب پیشینیان، و نیز مسلمانان، به ویژه در قرآن کریم.

افزون بر مطالب مذکور موضوعاتی از جمله مسأله طول عمر، انتظار، ضرورت حاکمیت احکام دینی در این کتاب به صورت مناسب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور

این کتاب را مؤلف با هدف پاسخ به برخی از شبهات مخالفان مسأله مهدویّت به نگارش درآورده اند. در این کتاب درباره معرفی نسب و خاندان امام مهدی(ع) نویدهای قرآن و اهل بیت(ع) درباره ظهور امام زمان(ع)، وقایع تولد و چگونگی وقوع مسأله غیبت، معرفی سفیران چهارگانه دوران غیبت صغرا، مسأله دیرزیستی امام(ع)؛ نشانه های ظهور و زمان ظهور و مدت حکومت امام(ع) و ویژگی های آن، و نیز جهان بعد از امام مهدی(ع) مطالبی بیان شده است و در هر قسمت ضمن اشاره به اشکالاتی که علمای مختلف دارند، پاسخ های مفصلی ارائه شده است. این کتاب در بیست و چهار فصل و هشتصد و سی صفحه تنظیم و منتشر شده است.

منبع: هنر آنلاین

اسم مخصوص امام زمان علیه السلام

اسم مخصوص امام زمان علیه السلام

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله درخطابه‌ی غدیر، مسئله ی مهدویت، ظهور، فرج و حکومت امام‌ زمان علیه السلام را بسیار طبیعی بیان فرموده اند.

بخش مهدویت تبیان
امام زمان

به جز مواردی که راجع به مسئله ی امامت به صورت کلی صحبت فرموده اند ـ که امام  زمان علیه السلام هم بخشی از آن می باشند ـ در چهار بخش دیگر از خطابه ی غدیر اختصاصاً در مورد امام زمان علیه السلام صحبت فرموده ، و اسم مخصوص امام زمان علیه السلام را بیان فرموده اند) دو مورد به نام مهدی و دو مورد به نام قائم.

( پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله‌ در بخش ششم خطابه‌ دردو عبارت؛ در بخش دهم در یک عبارت؛ و در بخش هشتم خطابه در ضمن هجده جمله  با کلمه‌ی ‌«اَلا» به معنای «آگاه باشید» راجع به امام زمان علیه السلام صحبت فرموده اند. غیر از احوالات بسیار خاص امام زمان علیه السلام ـ مانند‌ غیبت  کبری‌، غیبت  صغری‌، محل ظهور  و... ـ موارد دیگر را پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در ضمن بیست و یک جمله از خطابه بیان فرموده اند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

«مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی ، ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، »:

«هان مردمان! نور از سوی خداوندعزّ وجلّ در جان من، سپس در جان علی ابن ابیطالب و آنگاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و تمامی  حق ما را می ستاند - جای گرفته است ، »

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله مسئله ی خلقت نوری و ترتیب آن در آفرینش را بیان فرموده اند. به این معنا که در‌فرآیند آفرینش، نور‌خلقت از سوی خدا در پیامبراکرم صلی الله علیه وآله راه یافته است و سپس از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله به امیرالمؤمنین علیه السلام منتقل شده وسپس در نسل ایشان تا برسد به امام قائم مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در نهایت به وسیله‌ی امام زمان علیه السلام به بقیه ی موجودات‌ رسیده است.

هر چند این موضوع، صریح آیه ی قرآن نیست؛ ولی هم بحث عقلی دارد و هم بحث نقلی که روایات متواتری مؤیّد این مطلب می باشند.

بحث عقلی این مطلب، ‌امکان اَشرف و اَخَص نامیده می شود. عرفا و فلاسفه از نظر عقلی با قاعده ی اَشرف و اَخَص، وجود یک موجود کامل را درآفرینش‌‌ ثابت می کنند؛ به این معنا که  خداوند در امر آفرینش، ابتدا باید‌ اَشرف‌را و سپس فالاَشرف را بیافریند تابرسد به مراتب اَخَص که پایین ترین سطح موجودات است.

این مسئله بحث علمی ـ عقلی دقیقی دارد که این جا در همین حد کفایت می کند.

ممکن است که جمله « النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، » فقط راجع به‌ فرآیند هستی نباشد؛ بلکه فرآیند کمالات هستی را نیز در بر داشته باشد؛ یعنی‌ خداوند متعال ابتدا علم را به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله که ممکن اشرف است می دهد؛ سپس پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام می دهند؛ ایشان نیز به امام پس از خود ، و به همین ترتیب تا برسد به امام  زمان علیه السلام ‌و در نهایت فیض علم نیز‌ به وسیله ی امام زمان علیه السلام به بقیه ی موجودات می رسد. در واقع می توان گفت: خداوند متعال، علم‌، رأفت‌، رحمت‌، غفّاریت‌، ستّاریت‌، تقوا و هر چیزی را‌ ا بتدا به ایشان عطا فرموده و سپس از ایشان به ما رسیده است.‌ لذا ما در سیر نزولی حرکت کمالات ـ  که از بالا به پایین است  ـ در مراتب وجود ،بعد از ائمه علیهم السلام هستیم؛ در نتیجه ائمه علیهم السلام بر ما حقّ تقدّم، حقّ ولایت و حقّ وجود دارند. (مرحوم سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم روایات  مربوط  به این مطالب را جمع آوری کرده اند.)

معرفی صفات و القاب امام زمان علیه السلام

در قسمت ششم خطابه، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، ‌معرفی امام زمان علیه السلام را با ‌‌چهار صفت بیان فرموده اند:

الف) القائم: قیام کننده .

در صلوات هایی که برای هر یک از ائمه علیهم السلام می فرستیم، می گوییم: « القائم بأمر الله» یعنی همه‌ی ائمه علیهم السلام قائم به امر‌الهی هستند؛ زیرا به امر خدا قیام کرده اند؛ ولی آن قائمی که حکومت جهانی را برپامی کند، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

می باشند. ‌لذا در طول تاریخ به هر کدام از ائمه علیهم السلام که می گفتند: «شما قائم به امر الله هستید»، می فرمودند: «همه ی ما قائم به امر الله هستیم؛ اما آن امامی که قائم به امر الله است وزمین را پر از عدل و داد می کند‌، فرزند ما مهدی علیه السلام است که در آخرالزمان می آید.»

ب‌) المهدی: هدایت شده به امر الله.

زمانی که حضرت مهدی علیه السلام قیام می فرمایند، برنامه ها و دستوراتشان را از خدا می گیرند؛ برنامه ی ایشان برنامه ای الهی است.

وقتی که می خواهند به مکه مشرف شوند، خسته می شوند و زیر درختی می نشینند تا استراحت کنند. فرشته ای دستور می آورد که: «قُمْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اللَّهِ » امام زمان علیه السلام در مکه، بین رکن و مقام به خانه ی خدا تکیه می دهند و می فرمایند:«بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ثُمَّ یَقُولُ أَنَا بَقِیَّةُ اللَّه »

تمام دستوراتی که حضرت می فرمایند از جانب الله است؛ لذا «المهدی»اند؛ یعنی هدایت شده از جانب خدا. جبرئیل بر ایشان نازل می شود وایشان با عالم وحی ارتباط دارند؛ امّا نه وحی قانون آوری، بلکه قانونی که برای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله آورده شده است را ایشان اجرا می فرمایند.

ج‌) «الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ»:« کسی که حقّ خدا را می گیرد.»

از شاهکار های حضرت سجاد علیه السلام رساله ی حقوق ایشان است که درپنجاه ویک‌ بند، حقوق را بیان فرموده اند. ایشان می فرمایند: اولین  حقّ این است که خدا را قبول کنی و به او شرک نَوَرزی (حق الله الاکبر).

امام زمان علیه السلام با ظهور خود ،حق خدا را می گیرند. ایشان تمام مشرکان را تربیت می کنند و‌آن ها را موحّد می کنند و ‌‌کسانی که موحّد نشوند، از صحنه خارج می شوند. پایه حکومت امام زمان علیه السلام توحید است؛ یعنی هیچ زمینی نمی ماند مگر این که در آن ندای « أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه» سر‌داده می شود. در تمام زمین ندای توحید و نبوّت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و ( بر‌طبق برخی‌ روایات‌) ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام برپا می شود.

د‌) «وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا،»ایشان حقوق ائمه علیهم السلام را می گیرند.

تمام حقوقی که از ائمه علیهم السلام در طول تاریخ ضایع شده است را امام زمان علیه السلام از مردم می گیرند. مانند: حقّ حاکمیت، حقّ والی بودن، حقّ معلم بودن، حقّ پدر بودن، حقّ همسایگی، حقّ شراکت، حقّ واسطه بودن بر افاضه فیض و...‌ . بخشی از این حقوق در بخش هشتم خطابه توسط پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله  بیان گردیده  است ، مانند:  او ولیّ دم خون  به نا حق ریخته تمام اولیای خدا است.

امام زمان علیه السلام حقّ امیرالمؤمنین علیه السلام، حقّ حضرت زهرا سلام الله علیها، حقّ امام حسین علیه السلام و دیگر حقوقی که ائمه علیهم السلام داشته اند و در طول تاریخ حقوق شان ضایع شده است را می گیرند. یکی از این حقوق، حقّ خلافت و جانشینی بعد از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و حکومت بر مردم و حکومت بر روی زمین بر محور توحید است که تا به حال انجام نشده است. امام زمان علیه السلام که تشریف بیاورند، این حقّ را می گیرند و پیش می برند.

هلاک شدن مکذّبین

درفراز دیگری در انتهای بخش ششم خطابه که شاهکار درجه  یک پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است، می فرمایند:

«مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّکُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِی وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.»:

«هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن - حق را - آن را پیش از برپایی رستاخیز نابود خواهد کرد و آن سرزمین را به « امام مهدی »خواهد سپرد و حتما خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد. »

هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به  خاطر تکذیب نمودن حقّ توسط اهل آن، قبل از روز قیامت، هلاک شان می کند، و تمام شهرها را در اختیار امام مهدی علیه السلام قرار می دهد؛ یعنی در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام تمام حکومت های قبلی از بین می روند و ایشان حکومت مستقل جهانی تشکیل می دهند.

آخرین امام

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دربخش دهم خطابه می فرمایند:

«إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی اللَّهَ الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی.»:

«این امامت در میان آنان پایدار است و فرجام آنان « مهدی » است و استواری پیشوایی تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند (قیامت) . »

خدایی که قضا و قدر دارد، به حکومت حضرت مهدی علیه السلام حکم کرده و تقدیر و اندازه گیری فرموده است که تا روز قیامت باشد.

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله‌، امامت را در وجود امام زمان علیه السلام خلاصه می کنند و می فرمایند: امام زمان علیه السلام آخرین امام اند.

در بخش هشتم خطابه، هیجده جمله با واژه ی «اَلا» آمده است. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در کل خطابه پنجاه ویک مرتبه واژه ی «اَلا» به معنای «آگاه باشید» را به کار برده اند که هجده مرتبه ی آن در این بخش درمورد امام زمان علیه السلام‌ است . لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کمتر جایی این  گونه  حسّاسیت نشان داده اند که دریک صفحه  هجده بار می فرمایند : «توجه داشته باشید»، «بیدار باشید»، «آگاه باشید».

معرفی امام زمان علیه السلام دربخش هشتم خطابه ،با این جمله شروع می شود:

«أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.» : «آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. »

حسّاسیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روی «مِنّا» است، یعنی آخرین امام از ماست، هم قیام کننده است و هم مهدی.

«الْقائِمَ الْمَهْدِی» را در بخش ششم هم فرموده اند که توضیح داده شد.

حکومت جهانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درادامه ی معرفی امام زمان علیه السلام‌، می‌فرمایند:

«أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی‏الدِّینِ أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.»:«هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. هشدار ! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران. »

«أَلاوَإِنَّهُ وَلِی‏اللَّهِ فی أَرْضِهِ وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ.» : «هشدار ! او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است. »

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در معرفی امام‌ زمان علیه السلام ‌نکته های اصلی تشکیل حکومت جهانی، پیشرفت و تکامل را بیان می فرمایند، مانند: ظهور بر همه ی ادیان، چیرگی بر کلّ قبیله ها، خون خواهی از ستمگران، استفاده از دریای ژرف علمِ خدا، اعطای مقام به هر کسی به اندازه شخصیت اش و این که امام زمان علیه السلام وارث تمام دانش هابوده و بر‌تمام فهم ها احاطه دارند. هم چنین به یک ویژگی خاصّ ِامام زمان علیه السلام هم‌ این گونه اشاره می فرمایند:

«أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ » : « هشدار‌! اوست بالیده و استوار. آگاه باشید ! هم اوست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است. »

این ها نکاتی است که در جاهای دیگر کمتر گفته شده است.شاهکاری که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به کار برده اند این است که:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز غدیر در آن جمعیت که از اولاد امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهم السلام، فقط امام حسن و امام حسین علیهم السلام  حاضر بوده اند ـ  که پنج‌، شش ساله هم بوده اند  ـ شخصیت امام دوازدهم علیه السلام را کاملاً برجسته بیان فرموده اند.

در حقیقت، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله اجزای علمی و معنوی واخلاقی  حکومت جهانی را که به وسیله ی خانواده‌ی خویش برپا می شود،  پیش گویی کرد‌ه‌ا‌ند‌.

اگرچه درغدیراسم خاص امام زمان علیه السلام گفته نشده و پیامبر‌اکرم صلی الله علیه و آله مسائل جزئی راجع به ایشان را هم نفرموده اند، ولی با توجه به‌ اوّلین جمله در بخش هشتم  خطابه که این گونه بیان می-فرمایند:« أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.»:«آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. »

معلوم می شود که «الْقائِمَ الْمَهْدِی» را همه می شناخته اند. زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دوران بیست وسه سال نبوّت شان راجع به «الْقائِمَ الْمَهْدِی» صحبت کرده اند ودرغدیرمی فرمایند: ما خاتم الائمه داریم که همه ی شما می شناسید: او«الْقائِمَ الْمَهْدِی» است واز خانواده ی ماست.

به قول آیت الله وحید حفظه الله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مباهات می کنند  که تشکیل دهنده ی این حکومت از ما و از خانواده ی ماست.

مسئله ی پیش گویی و پیش بینی حکومت امام زمان علیه السلام ـ با همه اجزای حکومتی ای که دارند ـ نشان می دهد ایشان حتماً از اولاد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند و حکومت شان ـ  با تمام ارزش هایی که دارد ـ در اسلام پیش بینی شده است.